سویلسویل، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 14 روز سن داره
علیسانعلیسان، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره

سویل و داداش علیسان

یکساله شدن وبلاگمون اخ جووووووووووووووووووووووون

یکسال از دورهم بودنمان گذشت. ولی انگار همین دیروز بود. این کیک هم به مناسبت1سالگی تولد وبلاگم سلام دوستای گلم امروز وبلاگ ما یکساله شد یعنی الان دقیقا یه ساله که من دارم از روزهای ترش وشیرین زندگیه سویلم تو این وبلاگ مینویسم .   سویل جون عاشقتم مامانی         دوستای گلم از اینکه تو این فرصت تونستم دوستای خوبی مثل شما رو داشته باشم ازتون متشکرم.  اگه بدی ازم دیدین به بزرگیه خودتون ببخشی .. دوستتون دارم یه عالمه . تولد وبلاگ عسلم مبارک هوووووووووووووووررررررررررررررررررررررا گاهی باید تنها لبخند بزنی و رد شوی..! بگذا...
28 خرداد 1392

عیدتون مبارک

سلام به عروسکم. سلام به عزیزمممممممممم. سلام به دوستای گلم. سلام به همهههههههههههههههههههههههههههههه . سلام به بهااااااااااااااااااااااااااااااااار. سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام به عید.   عروسکم 2روز مونده تا عید  و داریم نزدیک میشیم به لجضات پایانی سال .  خوشگلم بابایی برات سنگ تموم گذاشته برات لباس عید و هر چی دلت خواسته برات خریده  گلم ما خیلی دوست داریم بابایی هم که نمیدونی چقدر دوست داره . بابایی مثل فرشته ها میمونه. عروسکم امیدوارم هیچوقت کاری نکنی که دل بابایی رو برنجونی . اخه بابایی اصلا انتظار چنین چیزهایی رو ازت نداره . البته میدونم ت...
28 خرداد 1392

سلام ما اومدیم

سلام به روی گل دخمل مامان سویل خانوم که این روزا هم خیلی خانومی شده قوربونش برم از الان داره به بچه های هم نوع خودش درس اخلاق میده و میگه ادم وقتی مهمون میره سلام میکنه. خووووب زهرا خووب میگه مامانی  من خییییلی دوست دارم خووووووووووووب. دوست دارم ملوسکککککککککککککککککم      میگه مامانی اخه من خونهی خاله رفتنی چی بپوشم ؟؟؟میگم عزیزم اون لباس صورتیه  میگه نه مامان اونو دیروز پوشیدم دیگه نمیشه نهههههه حالا من موندم بعد10سال تازه خانوم 3سالشه  امروز اومدم تشکر کنم از دوستایی که برام اس ام اس داده بودن  تلگراف زده بودن وکامنت داده بودن که از حالمون جویا بش خیلی خیل...
28 خرداد 1392

عزیزترینم تولدت مبارک

عزیزم تولد 3 سالگیت مبارک دوست دارم عسلم   بریم ادامه مطلب قوربونت برم که خودت همه کارا رو کردی اینم از ابجی سودا وسویل جونم   اینم از گیفت ها واما سالاد الویه شیطون بلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا   اینم از سمت راست(سودا پریا سویل مسطوره) از خیلی از بچه ها نشد عکس بگیرم  نمیدونم چرا؟؟؟؟ اینم از خستگیه اخر تولد ولی اخرش خیلی هم بد تا نکردی خوشگل خانوم ببخشید اگه بد اخلاقی کردم خاله جونیا همش چند لحضه بود که مامانی زود شکارش کرده بود بب...
28 خرداد 1392

حس خوبه بهاری و عیییییییییییید

سلام عروسکم. سلام به دوستای گلم. سلام به همتون که انقدر ماهین.   عسلم دوشنبه رفتیم خونه ی مامان جون تا کادوی عید براش بدیم که دیدیم مامان جون هم منتظرمونه ..... بعد رفتیم خونه ی عمه تا عیدی و چهارشنبه ای ملیسا رو دادیم و ایشون هم مارو با اسرار فراوان واسه شام نگهداشتن  خیلی بهمون خوش گذشت تو کلی بازی کردی و........  فردای اونروز که میشد سه شنیه(چهارشنبه سوری)مامانم واسه شام دعوتمون کرده بود رفتیم اونجا دیدم دایی کریم اونجا بود وواسه مامانم کادوی عید اورده بود . سویل هم واسه (پریا وفاعقه و زهرا )دختر خاله های بنده  و سودا گل خریده بود با باباشی و ابجی سودا بردن کادوهاشونو دادن خیلی خوششون اومده ب...
28 خرداد 1392

شیطونه مامان

سلام خوشگلم خوبی خوشی سلامتی . عزیزم چند روزی بود بنا به دلایلی نمیتونستم بیام واپ کنم ولی خدارو شکر یه بار دیگه قسمت شد بیام و ادامه ی زندگیمونو برات بنویسم . عسل مامان خیلی خانوم شدی هر روز که میگذره علاقم بهت بیشتر بیشتر میشه نمیدونی چقدر مامانی دوست داره عسلمممممممممم. یه حرفایی میزنی که من و بابایی مات و مبهوت بهم نیگاه میکنیم. روز رغیب بود که داشتیم میرفتیم سر قبر باباجون 1روز قبلش برات یدونه با کاغذ رنگی جا شمعی درست کرده بودم که سر قبر بابا جون شمع روشن کنی اون روز که داشتیم میرفتیم سر قبر هر کاری کردم ندادی به من همچینم حساس بودی که مبادا تا بخوره رودستت نگه داشته بودی که یه دفعه ای باد از دستت زد وانداخت تو جوب همچین ناراحت...
28 خرداد 1392

عسلم داره میره مهد

سویل داره میره مهد کودک هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا از امروز سویل داره میره مهد کودک امروز که اولین روزش بود  . واسه شروع خیلی خوب بود بیستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت افرین دختر خوشگلم  موفق باشی عزیزم عزیزم مامان و بابا خیلی دوست داره عسلممممممممممممممممممممم     ...
28 خرداد 1392

گل بهارم خییییییییییلی دوستت دارم

سللللللللللللللللللللللللللللااااااااااااااااااااااااااااااااااام سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام سلااااااااااااااااااااااااام.  دلم برات یه ذره شده دخترم معذرت می خوام که دیر به دیر اپ میکنم .اخه دخترم مریض بودی و منم مشغول دوا درمونت .که حالت بهتر بشه. بلاخره امروز احساس کردم دیکه سینت خس خس نمیکنه و با امید روزهای خوش برا اینده اومدم وبت رو اپ کنم. خب کلی حرف دارم برات خوشگلم. عسلم ازاول این هفته عزیزو ابجی اومدن خونمون اخه شنبه مهمون داشتم پسر عموداریوش بنده با خانواده و زنعموی محترم . و فرداش هم مهمونی واسه حاجیا گرفته بودیم که خاله هام بودن. 2شنبه با هم رفتیم عروسی و موقع برگشتن هم که عزیز...
28 خرداد 1392

بازی وبلاگی

با سلام اول اینکه قابل تو  جه خوانندگان خاموش لطفا نخونید این بازی دعوت شده از طرف مامانی طهورای عزیزمممممممممممممممم 1  .  بزرگترین ترس در زندگیت چیه؟ جدایی       2  .  اگر24ساعت نامرعی می شدی چه کار میکردی؟ همه جا سرک میکشیدم 3  .   اگر غول چراغ جادو ت وانایی ب راورده کردن یک ارزوی5تا12 حرفت را داشته باشد ان ارزویت چیست ؟ منکه همیشه ارزو میکنم.کاشکی (پرنده بودم.. . 4. از میان اسب پلنگ سگ گربه عقاب کدامیک را دوست داری؟ از همون بچگی اسبببببببببب 5 . کارتون مورد علاقه دوران کودکی؟ زی زی گولو &...
28 خرداد 1392